زندگینامه شقایق چیست؟
رایت خون به دوش وقت سحر
نغمه ای عاشقانه برلب باد
زندگی را سپرده در ره عشق
به کف باد و هرچه باداباد
پس از پایان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی، احمد به علت علاقه و استعداد در کارهای فنی و الکترونیک، در رشته الکترونیک هنرستان صنعتی رشت ثبت نام کرد. ورود به هنرستان آنهم همزمان با انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران احمد 13ساله را با مبارزه و فعالیت سیاسی آشنا میکند. از این پس او در تمامی حرکتهای اعتراضی و تظاهرات علیه شاه فعال است. پس از پیروزی انقلاب احمد که دیگر شوق مبارزه در دلش شعله ور شده بود از پای نمینشیند. ابتدا در انجمن اسلامی هنرستان به فعالیت میپردازد. اما به سرعت با پی بردن به ماهیت خمینی از انجمن اسلامی خارج میشود و به جنبش ملی مجاهدین در رشت میپیوندد. از این پس دیگر احمد سراز پا نمیشناسد و در کسوت یک میلیشیای مجاهد خلق با عشق مسعود به میدان میشتابد.
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEheT_xQ_VhUmizbVKB6GHlf-j-qItB2F2QsxYi0bA2NehHFgg_WFlVdzPmP49jew8evQdwyBLHziW6JVcc2Q87N55AWeHhUJ2KQqMJfgsrkLpjOedIifSv-VXLxyjwo8bqv_Br8W0NltOY/s320/DFWfHAIXkAEGREl.jpg)
در این شبهای ما، همه جا خون خداست.
آفتاب فردا از رگبارها و آتش سلاح تو طلوع میکند
باید برخاست، باید برخاست
نباید نشست، نباید نشست
باید با خون عهد و پیمان بست