۱۳۹۵ تیر ۲۴, پنجشنبه

ایران- اینهمه وحشت رژیم آخوندی ازگردهمایی بزرگ مقاومت ایران برای چیست؟

راستی چرا اینقدر رژیم ضدبشری آخوندی در رابطه با گردهمایی مجاهدین  اینقدر میسوزد و واکنش نشان میدهد.مگر همین ولایت سفیه آخوندی، خامنه ای جنایتکار بارها اعلام نکرد مجاهدین خلق نابود شدند، منشعب شدند، چیزی ازآنها باقی نمانده، با اسرائیل و عراق و....... همکاری میکنند وهزاران شایعات ومزخرفات دیگر، سئوالم این است یک گروه کوچک که اینهمه سوز وگداز ندارد که داری خودت را تکه وپاره میکنی وبرای کشورها وحمایتشان خط ونشان میکشی.اگر آدمی کمی فکر کند میفهمد یک چیزی در مجاهدین هست که رژیم وارفته آخوندی اینهمه ازآنها وحشت دارد، وگرنه یک گردهمایی مسالمت آمیزکه اینکارها را ندارد.
بله میداند این مقاومت باج به شغال نمیدهد، ازاین رژیم هم هیچ وحشتی ندارد وطی این ۳۷ سال ابتلا وبلایا وسختی هایی نبوده که ازسرنگذرانده باشد، بله این مقاومت یک فولاد آبدیده است که هرگز سرخم نمیکند وقیمتش را هم تا بحال بیکران داده است وهرگز مثل خیلی ها اصول وپرنسیبش را نفروخته بلکه هرچه ثابت قدم تر واستوارتر ایستاده است،واین برای رژیم زهرخورده آخوندی پیام دارد یعنی رژیم ضدبشری ایران خوب میداند با کی طرف است، باکسی طرف است که تا بحال ۱۲۰۰۰۰هزار شهید داده، دراشرف ولیبرتی بدون سلاح جانانه ایستاده وبا دست خالی مقاومت کرده، شهید داده و.... ولی همچنان چون سروی ایستاده ومانند الماسی تلالو آن چشمها را خیره میکند ورژیم آخوندی میداند که این مقاومت ازحق مردمش هرگزکوتاه نمیاید وسرنگونی درناسیه اواست.

بله این مقاومت هیچ وقت برای خودش چیزی نخواسته ونداشته  بلکه یکسویه برای رهایی خلقش همه چیزش را داده است.
خانم مریم رجوی درگرهمایی پاریس گفتند: لحظه کوتاه آمدن ولایت فقیه، لحظه هراسش از آلترناتیو.این حقیقت را در کجا می‌توان دید؟ عینی‌تر از هرجا در رفتار خود رژیم:‌ سال گذشته در هفتم آبان، درست هشت روز پس از آن که خامنه‌ای عقب‌نشینی از برنامه اتمی را در نامه به‌رئيس جمهور خودش تأیید کرد، بزرگ‌ترین حمله موشکی به‌ لیبرتی را انجام داد. نتیجة نظامی این جنایت، شهادت ۲۴ مجاهد قهرمان بود؛‌ اما مثل همیشه اثبات شد که لحظه کوتاه آمدن ولایت فقیه، همان لحظه ترس از مجاهدین و آلترناتیو است

دراین رژیم،  نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید، سرنگون باد ولایت فقیه. از آن‌چه در این یک‌سال گذشت، به سه‌حقیقت اساسی می‌رسیم:
 اول این‌که هردو جناح در یافتن راهی برای ادامه بقای رژیم شکست خورده‌اند. وانگهی، قرار نیست که مردم ایران از افعی به مار غاشیه پناه ببرند. خیر؛ حرف مردم ایران این است که دراین رژیم،  نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید، سرنگون باد رژیم ولایت فقیه.
حقیقت دوم این است که به‌دلیل تمایل جوشان عمومی و به‌دلیل آمادگی مبارزاتی جامعه، سرنگونی رژیم ولایت فقیه ممکن و در دسترس است.
و حقیقت سوم، درخشش راه‌حل واقعی است. به‌این معنی که از درون دیکتاتوری دینی راه حلی در‌نمی‌آید در نتیجه، آن‌چه اثبات می‌شود، راه حل شورای ملی مقاومت یعنی سرنگونی رژیم استبدادمذهبی است.
این راه‌حلی است مبتنی بر وجود یک آلترناتیو دمکراتیک، و راه‌حلی است مبتنی بر جوشش و آمادگی جامعه

رنجی که زندانیان سیاسی با اعتصاب غذاهای طولانی برخود هموار می‌کنند، شعله‌یی از این مقاومت است. کارگران ما شلاق می‌خورند، معلمان ما به‌حبس‌های سنگین محکوم می‌شوند، اما از اعتراض‌، دست نمی‌کشند  و مقاومت می‌کنند. دختران و پسران ما هر روز دستگیر و تحقیر می‌شوند، اما به‌اجبارات آخوندها تن نمی‌دهند.
مادران ما به زندان می‌روند، انواع فشارها را تحمل می‌کنند اما از دادخواهی دست برنمی‌دارند. و مجاهدان آزادی در لیبرتی، موشک‌باران می‌شوند و در سختی و محاصره زجرکش می‌شوند، اما ذره ای کوتاه نمی‌آیند و الگوی مبارزه با رژیم ولایت فقیه شده‌اند.
بله، این‌است قدرت لایزال مقاومت؛ این است جان ناآرام خلق ما که آزادی را در کام اژدها هم که باشد، به‌دست خواهد آورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر